از همیشه تنها ترم.
گوشی برای شنیدن نیست، همه زبانند.
اشتباه کردم، نه یک بار نه... صدبار. زیاد زیاد خیلی بیش از بیان.
همه را انکار میکردم و حال، از جان پذیرفتم.
دلم برایشان تنگ است.
کاش میشد به عقب برگردم و این آخرین اشتباه را اینقدر با اصرار رقم نمیزدم.
راست میگفتی.
راست...
کاش میتوانستم خیره به چشمانت اعتراف کنم.
غمگینم.
زخمی ام.
پس کی تمام میشود.
هممون ارزوی بازگشت به عقب داریم
به روزایی که منتظز اینده بودیم