بعضی وقتا ترسناک میشه زندگی. یه چیزایی یه بار اتفاق میافته. مثل همین لحظه همین ساعت. مثل خیلی از اتفاقهای زندگی که سرسری و گذرا ازشون رد شدیم و به چی خواستیم برسیم؟ نمیدونم. انگار فقط با شتاب میخواستیم که رد بشیم. کاش بیشتر مکث میکردیم و درنگ. خیلی ترسناکه دیگه نمیتونی تجربهش کنی. بعد فکر کن اگه باخته باشی اون تصمیم رو، دیگه زندگیت رو باختی و تموم. کاش میشد دوباره زندگی کرد. اما با همین تجربه. یا لاقل ته خط میگفتن شما رفوزهها میتونید سه تا تجربهتون رو از اول راه دوباره با خودتون داشته باشین. اگه اینجوری بود چیا رو برمیداشتیم؟ فقط سه تا پند یا نصیحت یا تجربه که میخوای سری بعد زندگیت رو حروم دونستنش نکنی و جلو باشی بلکه این سری بردی. اما من میخوام که دوباره این اتفاق بیوفته. کدوم اتفاق؟ همین که تو ذهنمه. باز بسازیمش خفنتر و باحال تر. کاش بشه. درسته همون نمیشه. ولی اومدیم و بهتر شد! من دلم میخواد یه چیزایی که میگن یه باره رو دوباره کنم. بله من میتونم :))