خوشبختی همین است
بوسیدن یک پدر خستهی از کار برگشته
ذوق کردن به خندهی مادر
کلکلها و لوسبازیهای خواهرانه
و
دیدن دنیا در چشمهایش...
خلاصه شدن در تابستانِ دستهایش
بوییدن عطرِ نفسهایش
صدا زدنهای همینطوریِ اسمش
من چهقدر ساده خوشبختم :)
من آنقدر خوشبختم که میخواهم روزها در این جملهها حبس شوند
من پـُر ام از حس زندگی، از عشق، از خواستن...
آفرینندگار زمین و آسمان و داروینیسم شکــــــر...