آویـــــــنا

آویـــــــنا

و این‌ها همه بهانه است ...
آویـــــــنا

آویـــــــنا

و این‌ها همه بهانه است ...

درگیر دریا شدنم ...

گاهی فقط اینکه می دانم گوشه ی ذهن من آرام گرفته ای عجیب آرامم می کند.

اما این گاهی ها رو به پایان است ...

بودنت مرا می خواند،

یا تو دیگر بار، از پس سختی ِ این روزها مرا باز می ستانی،

و یا خودت را به جایی در دورترهای ذهن خاک گرفته ی بی انتهایم تبعید می کنی،

فقط در انتهای این سکوت تنهایی،

دکلمه ی باهم بودنمان را حماسه کن،

می دانی،

باران،

هرچقدر هم ببارد،

باز اشک های ناتمام مرا کم دارد،

ای دلیل همه بهانه های گاه و بی گاه ِ من،

این قصه از ابتدا تو را کم داشت،

جاهای خالیت همه خالی بود،

و هیچ کس آن ها را با نوازش مناسبی پر نکرد،

باز می گویمت،

بیا،

باش،

نرو،

بمان و تکیه گاهم باشه،

چتر روزهای بارانی،

و امید نفس هایم باش،

من تو را جرعه جرعه در پناه گرم رویا در این روزهای سرد یخی می نوشم،

تو را نزدیک خودم جایی همین حوالی باور می کنم.

بیا و بمان.

دلم گرفته

دلم گرفته ... دلم خیلی خیلی گرفته ...

چرا کسی نیس!

خب حق داره که نباشه!

ولی باش!

توروخدا باش!

نباشی نمیشه!

چقدر حرف دارم برای گفتن ... و چقدر کسی نیس!

حالم از دنیا و آدماش بهم می خوره!

چرا؟!

چرا من باید تو همچین شرایطی باشم!

کاش منم مثه خیلیا عادی بودم!

هستی

چقدر سخته که نه من میدونم نه خودت میدونی که هستی ... 

هم دیگه ...

می دونی بعضی وقتا می شه که نمی دونی دقیقا از زندگی چی میخوای! نمی دونی وسط این زندگی اصلا چی کار می کنی تو! می مونی تو کار خدا! می مونی از تصمیماتی که گرفتی و لحظه هاتو و گذشته هات ... زندگی خوبه اما باید درست زندگی کنی ... 

از نگاه آدما به هم بدم میاد ... من سعی می کنم تو نگاهم به آدما انرژی مثبت بدم، عشق بدم، خوبی بدم... اما آدما بهم روزمرگی میدن، یاس میدن، خستگی و ناامیدی و دوست نداشتن م تمسخر میدن ... منم دارم میشم میثل خودشون انگار ... متاسفانه!

آدما یاد بگیریم نه از هم سواستفاده کنیم! نه از اخلاقای هم!

نه از نگاهامون!

نه از لبخندامون!

از هیچیه هیچیه  غیر اون چیزی که هست و نیاز به هیچ توضیح اضافه ای هم نداره نباید برداشت شه خب!

آدما به هم احترام بذاریم ... همو دوست داشته باشیم و برای همدیگه مهم باشیم ... دغدغه ی هم باشیم ...

لحظه ای هم شده به همدیگه فکر کنیم ...

ببین من همین الان به تو فکر کردم ... تو چی!؟

زیبا بنگر که زیبایی چیزی جز شالوده ای از وهم نگاه در اوج زندگی نیست ...

من و تو ...

بهانه هایم بی تو رنگ خاموشی گرفته 

بهانه هایم بی تو عطر خاطره گرفته

و من ِ بی تو دیگر من نیست