تو را بی کم و کاست میخواهم
این عیب من است
خواستن بی کم وکاستت،
یعنی تو را با دلت میخواهم
یعنی خواستنت را میخواهم
بودنت را میخواهم
دلتنگی هایت را میخواهم
بهانه های کودکانه ات را میخواهم
یا تو را یکسره میخواهم
یا
خاطره ی این روز های تا همیشه خوب را ، در قاب ِاین زندگی به خواب میبرم
تا همیشه دستانم در دستانت جای بگیرد و شانه هایت تنها تکیه گاه بودنم باشد
در این بودن ها مکثی است پر از تردید
و در آن نبودن ها شکی است پر از ترس
ترس از آنکه، نکند این بار جز قلب من، چشم های تو هم متهم به دروغ شود
صداقت چشمان تو بالاترین دروغ زندگی به من بود
که بیهوده مخواه! نمیشود ...